Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8329 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
optical communications
U
ارتباطات نوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dye polymer recording
U
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
magneto optical disc
U
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
wand
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
fibre optics
U
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition
U
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
cladding
U
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
ocr
U
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
comms
U
ارتباطات
communications
U
ارتباطات
communication
U
ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
comunications parameters
U
پارامترهای ارتباطات
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
communications program
U
برنامه ارتباطات
avionics
U
ارتباطات هوایی
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication chief
U
رئیس ارتباطات
avionics
U
ارتباطات فضایی
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
telecommunications
U
ارتباطات از دور
communication
U
ارتباطات مواصلات
telecommunication tower
U
برج ارتباطات
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
digital communications
U
ارتباطات دیجیتالی
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
voice communications
U
ارتباطات صوتی
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
communications controller
U
کنترل کننده ارتباطات
data communications processor
U
پردازنده ارتباطات داده ها
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
main center office
U
مرکز اصلی ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات از راه دور
telecommunications
U
ارتباطات راه دور
data communication system
U
سیستم ارتباطات داده
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
dce
U
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
tcam
U
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
telemedicine
U
استفاده از ارتباطات راه دور
We are living in the age of mass communication.
U
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
adccp
U
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
micros
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
microcomputer
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
ack
U
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
Manchester coding
U
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
btam
U
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
integral controller
U
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
dimness
U
کم نوری
photic
U
نوری
optic
U
نوری
optical
U
نوری
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
pacts
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pact
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
teleinformatic services
U
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
optical stability
U
پایداری نوری
light gun
U
تفنگ نوری
light microscopy
U
میکروسکپ نوری
light output ratio of a fitting
U
راندمان نوری
luminous flux
U
شار نوری
optically active
U
فعال نوری
light ralay
U
رله نوری
light sensitive
U
با حساسیت نوری
optical
U
دیسکهای نوری
optical scanning
U
پیمایش نوری
light switch
U
گزینه نوری
light wave
U
موج نوری
photic zone
U
نوار نوری
fiber optics
U
الیاف نوری
electric arc
U
قوس نوری
photophone
U
تلفن نوری
photoperiodism
U
واکنش نوری
photoelectric
U
نوری وبرقی
photostatic
U
ایستا نوری
photodecomposition
U
تجزیه نوری
photo plotter
U
رسام نوری
photo luminescence
U
لومینسانس نوری
photo excitation
U
برانگیختگی نوری
photo electron
U
الکترون نوری
fiber optics
U
فیبر نوری
spectral line
U
خط طیف نوری
photism
U
توهم نوری
photopolymer
U
بسپار نوری
optical scanner
U
پیمایشگر نوری
optical fiber
U
فیبر نوری
optical printer
U
چاپگر نوری
wand
U
قلم نوری
photo optic memory
U
حافظه نوری
optical memory
U
حافظه نوری
optical mark reader
U
علامتخوان نوری
optic fibre
U
فیبر نوری
optical activity
U
فعالیت نوری
optical antipode
U
همپار نوری
optical character
U
دخشه نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
optical lens
U
عدسی نوری
optical isomerism
U
ایزومری نوری
optical isomerism
U
همپاری نوری
optical isomer
U
همپار نوری
optical isomer
U
ایزومر نوری
optical density
U
چگالی نوری
optical disk
U
دیسک نوری
optical resolution
U
تفکیک نوری
photodissociation
U
تفکیک نوری
wands
U
قلم نوری
light pen
U
قلم نوری
light pens
U
قلم نوری
optical rotation
U
چرخش نوری
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
optical scanner
U
پوینده نوری
light-years
U
سال نوری
optical pyrometry
U
تف سنجی نوری
optical resonance
U
همنوایی نوری
light year
U
سال نوری
light-year
U
سال نوری
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
architecture
U
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
light induction
U
القاء تحریک نوری
optical mark reader
U
علامت خوان نوری
optical character reader
U
دخشه خوان نوری
optical mark reader
U
نشان خوان نوری
fibres
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical mark reader
U
علامت نوری خوان
optical page reader
U
صفحه نوری خوان
optical purity
U
درجه خلوص نوری
optical
U
استفاده از کابل نوری
light emitting diode
U
دیود ناشر نوری
optical recognition device
U
دستگاه تشخیص نوری
optical rotatory power
U
قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion
U
پاشندگی چرخش نوری
optical resonator
U
تشدید کننده نوری
arc machining
U
جوشکاری قوس نوری
flash ranging
U
مسافت یابی نوری
fibre optic cable
U
کابل فیبر نوری
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
optical gonimeter
U
زاویه یاب نوری
optical
U
خواننده میله نوری
optical laser disk
U
دیسک لیزری نوری
go to school
U
خواننده میله نوری
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
spectral line
U
نوار طیف نوری
fiber
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
macrometer
U
مسافت یاب نوری
ocr
U
شناخت کاراکتر نوری
photokymograph
U
جنبش نگار نوری
fibre
U
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
ocr
U
تشخیص کاراکترهای نوری
photovoltaic
U
قدرت زای نوری
mutarotation
U
تغییر چرخش نوری
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
open arc welding
U
جوشکاری قوس نوری باز
low voltage arc
U
قوس نوری فشار ضعیف
resistance arc furnace
U
کوره مقاومتی قوس نوری
welding arc voltage
U
ولتاژ قوس نوری جوشکاری
high field emmission arc
U
قوس نوری فشار قوی
fully
U
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
image arc furnace
U
کوره قوس نوری غیرمستقیم
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
eraseble optical disk drive
U
دیسک گردان نوری پاک شدنی
omr
U
تشخیص علامت نوری Recognition ark
cable
U
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
Recent search history
Forum search
2
Call sign
0
تجزیه نوری
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com